خاطرات شخصی

خاطرات روزانه ی من

خاطرات شخصی

خاطرات روزانه ی من

اولین خاطره ی من

شاید باورتون نشه تا حالا هزار تا دفتر خاطره از دسته مامانم اتیش زدم حتی یادمه یه دفه برا خودم یه زبون جدید با کلمات جدید اختراع کرده بودم و داشتم خاطره مینوشتم ولی متاسفانه بعد یه مدت همون زبون رو خودمم فراموش کردم یا یه بار ازون دفتر قفل دار ها خریده بودم که بعدا متوجه شدم یکی قفلشو خیلی ماحرانه خراب کرده واقعا اینهمه احترام به حریم شخصی بی سابقس مگه نه؟...